همیشه پای یک “رئیس بد” در میان است!

🔸یکی از دلایل اصلی بی انگیزگی کارکنان، وجود یک “رئیس بد” در سازمان می باشد. یک رئیس بد می تواند شغلی که دوست دارید را غیرقابل تحمل کند… یک رئیس بد می تواند از کاه، کوه بسازد و از هیچ، فاجعه بیافریند… یک رئیس بد می تواند صدای کارکنان را در نطفه خفه کند… یک رئیس بد می تواند زندگی سازمانی کارکنان را به یک جهنم تبدیل کند و …

🔸نتایج پژوهشی که به تازگی انجام شده نشان می‌دهد که داشتن یک رئیس بد باعث می شود که فکر کارمندان به شدت مشغول گردد و این موضوع به زندگی شخصی آنها نیز کشیده شود تا جایی که خواب آنها را مختل کند و در یک چرخه معیوب، این کمبود خواب عملکرد شغلی و خلاقیت کارمندان را کاهش دهد.

🔸مطابق با نتایج مطالعات متعدد، کارکنان با انواع مختلفی از رئیسان بد برخورد داشته اند. در یک دسته‌بندی کلی، می توان 20 نوع از رئیسان بد را مشخص نمود:

🔺رئیس “خودستا” که در مورد موفقیت های خودش مبالغه می کند.
🔺رئیس “قلدر” که با ایجاد ترس حکمرانی می کند.
🔺رئیس “پرتوقع” که همیشه از شما ناراضی است.
🔺رئیس “نابینا” که همیشه شما را نادیده می گیرد.
🔺رئیس “بی سواد” که همه چیز را سطحی تحلیل می کند.
🔺رئیس “دروغگو” که آگاهانه دروغ می گوید.
🔺رئیس “خودخواه” که فقط به فکر خودش است.
🔺رئیس “مخالف” که پاسخش برای تمام پیشنهادهای شما جمله‌ “نه، ما نمی توانیم این کار را انجام دهیم” می باشد.
🔺رئیس “بچه” که مانند کودکان زود از کوره در می رود و هیجانات منفی کنترل‌نشده دارد.
🔺رئیس “ارباب” که فکر می کند همه چیز (کارکنان، مشتریان، فضای اداری و …) متعلق به اوست.
🔺رئیس “شاکی” که دائما از همه چیز و همه کس ناله و شکایت می کند.
🔺رئیس “بازجو” که بایستی تمام جزئیات را برای او توضیح داد.
🔺رئیس “متخیل” که انتظارات تخیلی و غیرواقعی دارد.
🔺رئیس “بی ثبات” که مرتب نظرش در مورد نحوه انجام کار تغییر می کند.
🔺رئیس “درمانده” که نمی تواند از کنج راحتی‌اش خارج شود.
🔺رئیس “ترسو” که همواره فکر می کند سازمانش در حال نابودی است.
🔺رئیس “فراموشکار” که از اختلال نقص توجه (BADD) رنج می برد.
🔺رئیس “عشقی” که حال خوب و بدش قابل پیش‌بینی نیست.
🔺رئیس “نیازمند” که همواره محتاج به وقت شما، همکارانتان و خیلی چیزهای دیگر می باشد.
🔺رئیس “کوته نظر” که دید بلندمدت ندارد.

🔸قطعا وجود رئیسان بد در خیلی از سازمان‌های داخلی و خارجی به معنی عدم وجود رئیسان خوب نمی باشد، با این حال اصلاح این روند، چالشی است که گریزی از آن نیست. شاید اولین قدم در این راه، فرستادن این افراد برای گذراندن دوره های مدیریتی و رهبری باشد.

🔸مطابق با پژوهش های حوزه رهبری، زیردستان نیز می توانند بر روسای خود نفوذ داشته باشند. بایستی خودتان را به فردی با ارزش برای سازمان تبدیل کنید، طوری که نشود به راحتی شما را کنار گذاشت!

✏️دکتر رضا صالح زاده

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *