شش چالش عمده رهبران

1⃣کارکنانی که در جای خوب کار می کنند فقط به خاطر خشنودی سازمان کار نمی کنند، بلکه چه بسا در وهله اول به خاطر خشنودی حرفه و شغل خود کار می کند. امروزه آدمها کار را ابزار درک و رشد خود می دانند، ابزاری که شاید با وظیفه و تکلیف آنها ربطی نداشته باشد.

2⃣ وجود شورای مدیریت به هیچ وجه به معنای سلب مسئولیت از مدیر اجرایی ارشد نیست. فلسفه وجودی این شوراها تقسیم کار براساس تخصص و شایستگی است. با استفاده از این روش یعنی تقسیم کار، قدرت مدیر چند برابر می شود.

3⃣ رهبران علاوه بر تکلیف دشوار پی ریزی شورای کارآمد مدیریت، وظيفه خلق حال و هوا و فضای همکاری و همیاری را برعهده دارند. افراد شورای مدیریت باید در تصمیم گیری ها علاوه بر استقلال، به میزان زیاد سهیم و شریک شوند.

4⃣ویژگی برجسته نسل ما تعهد به دگرگونی در اندیشه و کردار است. رهبران اجرایی باید مسئولیت پدید آوردن فضایی را که زمینه ساز امنیت لازم برای آشنایی با فرآیند سازگاری است بپذیرند.

5⃣ سازمان ها مانند انسان ها از بحران هویت رنج می برند. سازمان های جدید نسبت به مسئله هویت حساس هستند. جهت گیری های حرفه ای و منطقه ای غالبا به فروپاشی، کشمکش های درون گروهی و بازی قدرت می انجامد. در این حالت نبود هدف و رسالتی مشترک به خوبی احساس می شود.
:
6⃣ از موضع رهبری، مقوله جان بخشی یعنی رویارویی رهبر با چالش ماقبل نهایی، یعنی رشد یا نابودی، کار دشوار رهبر ایجاد فضای پرسش و پژوهش و نیز ایجاد امنیت روان شناختی و استخدامی برای تداوم به جریان نوسازی و بازنگری مجدد است.

@organizationalbehavior

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *